رادینرادین، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

قشنگترین بهانه زندگیم

من

من  رادین روز جمعه 1392/09/29 ساعت 20:20 دقیقه در بیمارستان میلاد به دنیا اومدم اینم عکسمه ...
30 آذر 1392

پسرم...

  پسرم....... دنیااگر خودش را بکشدنمی تواند به عشق من به توشک کند تمام بودنت را حس می کنم..... حاجتی به استخاره نیست عشق ما...عشق من به تو یک پدیده است.. صدای قلب تو....صدای زندگیست مادرانه ترین لحظه های امروزم همین لحظه است...همین لحظه که با تمام جان عاشقم..... رادین کوچولو امروز وارد هشت ماهگی شدی دیگه یواش یواش لحظه های انتظار داره تموم میشه. بی صبرانه منتظر ورودت به دنیای عاشقونه من وبابایی هستم تا این دنیا رو با وجودت عاشقانه تر کنی ...
26 مهر 1392

سالگرد ازدواج

چهارسال از با هم بودمان گذشته و من هرروز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین زندگی را برایم بسازی سالروز ازدواجمون مبارک بهانه زندگیم از صمیم قلب برایت آرزوی سلامتی می‌ کنم و امیدوارم قطار زندگی مشترکمان همیشه به روی ریل‌ های خوشبختی حرکت کند …   ...
30 شهريور 1392

تولد آیلین کوچولو

رادین جون ؛امروز دختر عمه کوچولوت پا به دنیا گذاشت ما که نتونستیم بریم  و لی عکسش و برامون فرستادن . منو بابایی هم عکسش و گذاشتیم تو وبلاگت .به امید روزی که وبلاگت پر بشه از عکسهای  خودت   ...
26 آذر 1392

خرید سیسمونی

رادین جونم امروز وارد 6ماهگی شدی  به نظر من که خیلی زود گذشت ؛انگار همین دیروز بود که فهمیدم مامان شدم.امیدوارم بعداز اینم زودی بگذره تا من زودتر روی ماهتو ببینم. دیروز با بابایی رفتیم ویه سری لباس ووسایل سیسمونی خریدیم.یه کمد قرمز مشکی که دوست دارم پرکنم از لباسای رنگارنگ واسباب بازیهای خوشگل ؛با چند دست لباس وپتو و یه وان حموم هم برات خریدیم که خیلی خوشگله. تند تند در کمدتو باز میکنم ولباسای کوچولوتو تماشا میکنم...نمی دونی چقدر ذوق میکنم.دوست دارم بهترینا رو برات بخرم عزیزم وقتی بزرگ شدی و اینا رو خوندی میفهمی منو بابایی چقدر دوست داریم گل پسرم.   ...
26 مرداد 1392

شب قدر

دعایت می کنم روزی دلت بی کینه باشد ، بی حسد بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست شبانگاهی ، تو هم با عشق با نجوا بخوانی خالق خود را اذان صبحگاهی سینه ات را پر کند از نور ببوسی سجده گاه خالق خود را دعایت می کنم روزی خودت را گم کنی پیدا شوی در او دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و با او بگویی : بی تو این معنای بودن سخت بی معناست التماس دعا ...
8 مرداد 1392

همسفرم.....

متشکرم: برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی. برای همه وقت هایی که به حر ف هایم گوش کردی. برای همه وقت هایی که با من شریک شدی برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی. برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی. برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم". برای همه وقت هایی که در فکر من بودی. برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی. برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی. به خاطرهمه این ها، هیچ وقت فراموش نکن که: همیشه برای گوش دادن به حرف هایت آمادگی دارم. همیشه پشتیبانت هستم. می خواهم اوقاتم را در کنار تو باشم. در دنیا تو ا...
5 مرداد 1392

خاطرات جنین

  شروع تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کرم و فعلا برای مسکن رحم را برای چند ماه اجاره کردم........البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد توی کوچه !!!!!!!!!     اظهار وجود هنوز کسی از وجودم خبر ندارد .البته وجود که چه عرض کنم .هرچند ساعت یکبار تا می خواهم سلول هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد.   زندان گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه در انفرادی محکوم کرده اند ؟؟؟؟!!!!!!!!!   بلوتوث ...
3 مرداد 1392

هفته هجده

رادین جونم....عشقم....مبارکه.....وارد 18هفتگی شدی این روزا زیر دلم یه ضربه هایی حس میکنم اولش باورم نمیشد یعنی پسر من اینقدر قوی شده؟!! ماشا... این هفته کوچولوی من 14سانت قدشه و 220گرم وزن داره...عزی ی ی یزم           ...
2 مرداد 1392