رادینرادین، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه سن داره

قشنگترین بهانه زندگیم

یه قلب کوچولو

18 اردیبهشت بود .هفته 6حاملگی بودم.شنیده بودم از اون هفته قلب جنین شروع به تپش میکنه.دوست داشتم هرچه زودتر برم سونو و تپش قلب کوچولومو ببینم. اون روز قرار بود خواهرم بیاد خونه ما, منتظرش موندم تا همین که اومد باهم بریم. خواهرم اومد وبا هم رفتیم سونوگرافی وکمی منتظر موندیم تا نوبت من شد. خواهرم بیرون منتظر موند و من رفتم داخل و رو تخت دراز کشیدم خیلی نگران بودم همش فکرای منفی میومد سراغم  تو همین فکرا بودم که دکتر با خنده گفت:همه چی خوبه اینم قلبشه که داره میزنه                                        نمی دونید چقدر ذوق کردم اش...
26 تير 1392

مادر

 بدن انسان می تونه تا 45 واحد درد رو تحمل کنه.   اما زمان تولد، یک زن تا 57 واحد درد رو احساس می کنه   این معادل شکسته شدن همزمان 20 استخوانه!   مادرتون رو دوست داشته باشید ...   ********  و برای ابراز عشق و علاقه به مادرتون  منتظر یک روز خاص نباشید ... تا اطلاع ثانوی : هر روز ، روز مادره ...
26 تير 1392

روزی که فهمیدم مامان شدم

28فروردین سال1392یکی از بهترین روزای زندگی من بود.روزی که جواب آزمایشم مثبت شد ومن فهمیدم یه کوچولو تو راه دارم.این که مامان شدم یه حس قشنگی به من میداد وبی صبرانه منتظر اومدن شوهرم بودم تا بهش خبر بدم  :                                                    * تبریک میگم بابا شدی!!!*    ...
24 تير 1392